یه ساعت پیش یه خواب خیلی جالب دیدم که یه سری نکته برام داشت. دیگه انقدر نشستم تو ذهنم تفسیرش کردم که خواب از سرم پرید و دیگه کلا غرق فکر و خیال شدم. در نهایت دیگه افکارم هیچ ربطی به خوابم نداشت اما تصمیم گرفتم بیدار شم آخرین فکری که تو سرم گذشت رو اینجا بنویسم و بعد دیگه واقعا بخوابم.
بعضی وقت ها وقتی یکی وارد زندگی آدم میشه تازه میفهمه پس یه چیزی تا الان کم بوده. اما ما نمیفهمیدیم چون تا الان نداشتیمش و نمیشناختیمش. قطعا تو زندگی هممون کلی ادم هست و دوستشون داریم اما یه سری ها هستن که با خودمون میگیم جای این تو زندگیم خالی بود.
اوهام...برچسب : نویسنده : eternal-illusiona بازدید : 158