Kill the ego

ساخت وبلاگ

من در اشتباه بودم. فکر می کردم رشد و تزکیه لزوما با سختی کشیدن و درد و رنج اتفاق میوفته. شاید چون تا الان چالش هام از این جنس بوده. از جنس از دست دادن و درد کشیدن. برای همین این مدت که زندگیم انقدر آروم میگذره با خودم فکر میکردم پس من چه جوری باید به ارتقای خودم ادامه بدم وقتی همه چیز داره انقدر بی دردسر میگذره.

اما الان میفهمم که چالش لزوما اتفاقات سخت نیست. قرار نیست همیشه درد بکشی. و قرار نیست همیشه چیزی رو از دست بدی. اگر زاویه دیدت رو عوض کنی، اتفاقا الان در اوج چالشی. اما دیگه جنسش از درد و رنج نیست. دیگه چیزی ازت گرفته نشده بلکه برعکس، یه نعمتی بهت داده شده. یه استعداد و توانمندی که ادمها رو متحیر میکنه. تو هر جمعی تحسین ادمها رو میشنوی. توی تیم سر زبون همه ای. نگاه های احترام آمیز و متعجبشون رو روی خودت حس میکنی. مثل سایه همه جا باهاته. حتی مربی هات یه احترام به خصوصی برات قائلن و برای تمام صعودهای شاخصشون تو رو اولین نفر انتخاب میکنن. هر ماه تو اینستا یه سری پیام دریافت میکنی از ادمهای رندوم که تو رو قهرمان و الگو میدونن. و دوست هات تو رو با افتخار به دوست هاشون معرفی میکنن.

خوبه نه؟ اره خب کی بدش میاد. اما تو همچین شرایطی میتونی ذهنت رو کنترل کنی؟ میتونی به خودت مغرور نشی؟ میتونی تحت تاثیر قرار نگیری؟ حالا میبینی چه سخت شد؟ حتی سخت تر از درد کشیدن. حداقل وقتی داری درد میکشی، برای نجات خودت هم که شده یه انگیزه ای داری که با اون وابستگی بجنگی. اما الان سختی و دردی در کار نیست. بلکه لذته. میتونی به لذت هم غلبه کنی؟ که با وجود همه حرف هایی که راجع به خودت میشنوی ذهنت آروم و بی تاثیر باقی بمونه و نسبت بهشون بی تفاوت باشی. تا الان بارها شکست خوردم. کافی بود یکم حواسم نباشه و به خودم میومدم و میدیدم چقدر دارم تحت تاثیر قرار میگیرم و کم کم دارم دچار غرور میشم. البته نه غروری که توی رفتارم مشخص باشه. صرفا یه حالت ذهنیه. اما برای من حتی ذهن هم مهمه. ذهن هم باید بدون تغییر باقی بمونه. پس یه جنگ سخت با خودم در راهه.

اوهام...
ما را در سایت اوهام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : eternal-illusiona بازدید : 8 تاريخ : پنجشنبه 7 تير 1403 ساعت: 18:03