اوهام

متن مرتبط با «بیا» در سایت اوهام نوشته شده است

به خودت بیا

  • .میبینی خودت رو؟میبینی وابستگی هات رو؟غرق در ضعف و ترس شدی. داری تحلیل میری. ذهنت داره نابودت میکنه. هر روز و هر لحظه ات داره تو ترس میگذره. ترس لعنتیت یه لحظه هم رهات نمیکنه. ترس از اشتباه کردن، ترس از دست دادن، ترس از سختی کشیدن. بیدار شو و خودت رو ببین. که داری به چی تبدیل میشی. تو این نیستی. تو یه ادم ضعیف و ترسو نیستی. تو انقدر وابسته نیستی. انقدر فکر نکن چه اتفاقی قراره بیوفته. هر اتفاقی هم که بیوفته یادت بیار که کی هستی. حتی اگر اتفاقی که ازش میترسی هم بیوفته باز هم بلند میشی. چون تو هیچ وقت ضعیف نیستی. هر اتفاقی که باید بیوفته میوفته، موضوع اینه که این وسط ترست نابودت میکنه یا تو نابودش میکنی؟ نزار اون تو رو نابود کنه. پس رها کن این ترس لعنتی رو.. بخوانید, ...ادامه مطلب

  • بیگانه

  •                                                                 مدت ها پیش بیگانه را در یک جمله خلاصه کردم که میدانم بسیار پارادوکسی بود:    " در جامعه ما، هر کس در مراسم تدفین مادرش گریه نکند میتواند محکوم به مرگ شود." منظور من ساده بود. منظورم این بود که قهرمان این کتاب برای این محکوم به مرگ میشود که حاضر نیست در بازی شرکت کند. به این معنا، او با جامعه ای که در آن زندگی میکند بیگانه است، در حاشیه اش پرسه می زند. در حاشیه زندگی است، تنها و پر از تمنای لذت. به همین دلیل عده ای وسوسه شدند او را مطرود ببینند. اما اگر بخواهیم به تصویری دقیق تر از شخصیت او برسیم، باید از خودمان بپرسیم به چه ترتیب و از چه جهتی مورسو در بازی شرکت نمی کند؟ جوابش ساده است: حاضر نیست دروغ بگوید. دروغ گفتن فقط این نیست که حرفی بزنیم که راست نیست. دروغ گفتن در ضمن، گفتن چیزی بیش از آن است که حقیقت دارد. و در مورد قلب ادمی، به زبان آوردن چیزی بیش از آنی است که واقعا احساس میکند. ما همه مان هر روز این کار را می کنیم تا زندگی را ساده تر کنیم. اما برخلاف ظواهر، مورسو نمی خواهد زندگی را ساده تر کند. هرچه هست همان را,بیگانه,بیگانه بیا,بیگانه آلبر کامو pdf ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها