اوهام

متن مرتبط با «حرف های یک جنین» در سایت اوهام نوشته شده است

جسارت ادم ها رو خلع سلاح میکنه

  • من ادم سیاسی نیستم. من خیلی وقته دیگه خودم رو درگیر مسائل سیاسی و اقتصادی و ... نمیکنم. به ندرت اخبار ایران و جهان رو دنبال میکنم. خبری بازنشر نمیکنم و حتی راجع بهشون با کسی صحبت نمیکنم و خیلی نمیدونم تو دنیا داره چه اتفاقاتی میوفته. دلایل خودم رو برای این کار دارم اما قطعا دلیلش این نبود که بخوام در بی خبری باشم که زندگی راحت تری داشته باشم. نمیخوام هم راجع به دلایلش صحبت کنم اما در کل ترجیح دادم خودم رو از این آشفته بازار جدا کنم و دور از همه چیز یه گوشه بایستم. این دنیا برام شبیه سیرک شده و نمیخوام وقتم رو صرف این نمایش کنم. همچنین خودم رو هیچ وقت ادم شجاعی در نظر نگرفتم. حداقل نه به معنای عام کلمه. ادمهای شجاع یا زیر خاک اند یا تو زندان.اما خب تو این یک سال به جز دانشگاهم، تو هیچ محیط اجتماعی دیگه ای حجاب نداشتم. حتی شالی هم دور گردنم ننداحتم. فرقی هم نداشت سر کوچه مون باشم یا وسط مترو تاتر شهر. هیچ هدف و پیام سیاسی هم ندارم صرفا دیگه نمیخوام این کار رو انجام بدم. و جالب اینه اونهایی که تو اون چند ماه اون همه خودشون رو درگیر اون مسائل کردن و هی خبر بازنشر میکردن بعید میدونم حاضر شده باشن این کار رو بکنن. اینها رو گفتم که به خاطره امروزم برسم. دم ظهر از محل کارم اومدم بیرون و پیاده روی کردم سمت یه دانشگاهی. اونجا کار داشتم و میخواستم یه بسته ای رو از کسی تحویل بگیرم. تو راه که بودم متوجه شدم حضور پلیس و گارد تو خیابون به طرز عجیبی زیاد شده. وقتی هم که رسیدم دم دانشگاه دیدم دم در یه عالمه چادری و بسیجی جمع شدن و انگار منتظر بودن. فهمیدم انگار قراره تو فلسطین راهپیمایی کنن. به هر حال باید اونجا منتظر میموندم تا یارو بیاد. همین جوری دم دانشگاه واستاده بودم و دور تا دورم چادری, ...ادامه مطلب

  • حرف های جنین

  •   همه از من مواظبت می کنند؛از کلیسا بگیر، برو تا دولت و دکتر و قاضی. من بایست رشد کنم و بزرگ شم. بایست نه ماه آروم و بی دغدغه بخوابم. بایست بذارم اون تو بهم خوش بگذره. هر چهارتایی برام ارزوی خیر دارن. ازم محافظت می کنن. بالا سرم کشیک می دن. خدا به داد برسه اگه پدر و مادرم بلایی سرم بیارن. هر چهارتایی می ریزن سرشون. هر کی دست بهم بزنه مجازات می شه. مادرم رو سوت می کنن تو زندون. بابامو هم پشت سرش. دکتری که مرتکب این کار شده بایست طبابت رو کنار بذاره. قابله ای رو که تو این کار دست داشته حبس می کنن. من کلی قیمتمه! همه از من مواظبت می کنن؛ از کلیسا بگیر، برو تا دولت و دکتر و قاضی. نه ماه تموم وضع بر همین منواله. اما بعد از این نه ماه بایست خودم ببینم چه جوری میتونم سر کنم. سل بگیرم، چی؟ هیچ دکتری به دادم نمی رسه. شیر چی؟ خورد و خوراک چی؟ هیچ اداره دولتی نیست که به دادم برسه. رنج و نیاز روحی اگه داشته باشم چی؟ کلیسا تسکینم میده. اما مسکن کلیسا که شیکمم رو سیر نمی کنه. خلاصه نه چیزی برای سق زدن دارم، نه برای گاز زدن.اینه که میرم دزدی؛ در جا یه قاضی میاد، میده حبسم کنن. تو این پنجاه سال عمر کس,حرف های جنین,حرف های یک جنین ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها